قابل توجه معتادان گرامی

ساخت وبلاگ

  143

داشتم فکر میکردم ک ادم یا باید معتاد نشه یا اگه معتاد شد بهش وفادار بمونه!

حالا چرا اینو میگم دلیل داره

امروز دو شیفت بودم و شیفت عصرم خیلی سنگین بود،  انگار عقربه های ساعت با هم دست دوستی و اتحاد داده بودن ک از سر جاشون تکون نخورن اصلا انگار اعتصاب کرده بودن

 الان اینقد خسته م و تموم تنم درد میکنه، طوریکه دلم میخواد ی غلتک بره روم ( روی من ) تا اون استخوانهای کشف شده و کشف نشده بدنم همچین مثه لباسی ک ابش رو میگیرن میزارن روی بند تا خشک شه، این بدن من هم چلونده شه

حالا خوبه از خود صبح نشسته بودم تا خود غروب اگه سرپا بودم ک دیگه واویلا، واسه همین میگم این معتادان نمیدونم بگم عاقل یا بی عقل، یا نباید معتاد میشدن یا حالا ک معتاد شدن، دیگه ترک نکنن، ک بعد ب خاطر نرسیدن مواد ب بدنشون درد بکشن

حالا خدای نکرده روم ب دیوار هفت قطار اون طرف تر خودم ن، دشمنم، ی وقت فکر نکنید معتادما ، من جرمم فقط برنجه، ی روز برنج نخورم دقیقا ضعف میرم و قشنگ بی حالی و پژمردگی ناشی از نخوردن برنج رو توی صورتم حس میکنم و ب محض خوردن برنج، مثه گلی ک ب پاش اب بریزن شاداب میشم اصلا ب قول مامانم برنجیم، هر چند خدا خودش میدونه ک من برنج خالی نمیخورم، ی چیزی حتما کنارش باشه مثه کباب

از کجا میدونم درد میکشن؟ خوب فیلما ک نشون میده یکیش همین ابد و یک روز

+کارت حقوقم گم شده، حقوق واریز شده و من هنوز در تفحصم، کاش زبون داشت میگفت من اینجام بیا منو ببر

سوفی جونم تولدت مبارک...
ما را در سایت سوفی جونم تولدت مبارک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barezohaemanazkhoda2 بازدید : 174 تاريخ : دوشنبه 5 مهر 1395 ساعت: 18:00